یادداشت مهمان: برای اولین بار وقتی در ایران با یک شهروند ترکیه ای مواجه شدم، در معرفی خودم با افتخار گفتم: «من یک ترکمنم». یادم می آید که او هم با اشتیاق استقبال کرد و بلافاصله گفت که «ما هم در گذشته ترکمن بوده ایم».
این پاسخ در آن زمان معنای خاصی برایم نداشت و تصور کردم، منظور وی این است که آن ها هم سلجوقی هستند و او دارد از پیشینه تاریخی خود صحبت می کند. زمان گذشت، پس از آن، افراد ترکیه ای زیادی را دیدم و با خانواده های مختلفی آشنا شدم. تفکیک هویت اجتماعی ترکی در مقابل کردی، عرب در تمایز با ترک و ... همگی به مرور در ذهنم شکل گرفت. اما در این میان، رفته رفته مفهوم دیگری نیز برایم روشن تر شد؛ «ترکمن» بودن!
دوستانم وقتی مرا به خانواده های خود معرفی می کردند، پس از بیان این که من یک ترکمن هستم، بلافاصله توضیح می دادند که ترکمن های اینها (ترکمنستان/ ایران) با ترکمن های ما (ترکیه) فرق دارد! برای مادران، پدران و بزرگترهای خود توضیح می دادند که «این دوست ترکمنم در شهر زندگی می کند. دانشگاه رفته است و انسان متمدنی است». این برخورد به مرور من را نسبت به معنای ذهنی عبارت «ترکمن» در جامعه ترکیه حساس کرد.
از دوستان خود پرس و جو کرده و نسبت به این وجه از رفتار شهروندان ترکیه دقت بیشتری کردم. مدت ها از آن دوران گذشت و اکنون که به موقعیت یک «ترکمن» در جامعه ترکیه می اندیشم، می دانم که با پدیده ذهنی «سهل و ممتنعی» سروکار دارم. «ترکمن» در دنیای ذهنی شهروندان ترکیه، از یک سو یعنی اصیل و ترک خالص و از سوی دیگر یعنی کوچرو (در معنای منفی آن) و کمتر متمدن! هم خوب و هم ناخوب! هم کسی می توان به دوستی با وی افتخار کرد و هم کسی که از آداب شهرنشینی در استانبول فاصله بسیاری دارد!
من در جامعه ترکیه، هم «تاریخ» بودم و هم «بدوی»! هم می تواسنتند به من اعتماد کنند و هم می بایست با احتیاط در آداب و معاشرت به من می نگریستند! هم، زبان و گویشم را اصیل می دانستند و هم، عبارت هایم باعث خنده آنان می شد! من این پدیده را با عنوان "مفهوم پارادوکسیکال «ترکمن» بودن در ترکیه" تعریف کرده ام.
—
تحلیل ارائه شده، بیانگر دیدگاه های شخصی نویسنده آن است و Turkmen_Daily محتوای ارائه شده را الزاما رد یا تایید نمی کند.
—
دیدگاه دکتر عبدالرحمن دیه جی
درخصوص «مفهوم پارادوکسیکال "ترکمن" بودن در ترکیه»
دکتر دیه جی (1): با سلام ابتدا از مولف این مقاله که به موضوع خوبی پرداخته اند تشکر می کنم. اما بنده به عنوان کسی که چندین سال در ترکیه زندگی کرده ام در یکی دو مورد نظرم با نویسنده این مقاله کمی متفاوت است.
آنطور که بنده طی سالیان اخیر دیده ام اکثر ترکهایی که کمی از تاریخ و گذشته خود اطلاع دارند، در ترکیه خود را ترکمن می دانند. معمولا می گویند که اصلیت ما ترکمن است و از خراسان و آسیای میانه آمده ایم. اما من نشنیدم که بگویند قبلا ترکمن بودیم و حالا ترک هستیم. فکر نمی کنم که این جمله معانی فرهنگی در پی داشته باشد. شاید منظورشان این باشد که قبلا به ما هم ترکمن گفته می شد و حالا ترک نام گرفته ایم که این درست است چون بعد از دوره جمهوریت در این کشور همه را ترک تباران را ترک خطاب کردند تا اصطلاح واحدی برای کل ترکها استفاده شود. والا سردمداران این کشور حتی قبل از این که نام جموری ترکیه را در پارلمان دوره جمهوریت به تصویب برسانند حتی در نظر داشتند که نام ترکمنیه را به این کشور بدهند که همان طور که در بالا اشاره شد در نهایت تصمیم گرفتند که کلمه کلی تر یعنی ترک و ترکیه را استفاده کنند.
در مورد این حرف هم که ترکمنها را کوچرو می دانند نیز به نظرم نویسنده کمی خلط موضوع کرده است. من در میان ترکمنهای ترکیه دوستان زیادی دارم. ترکمنها در ترکیه از نظر سکونت به دو گروه تقسیم می شوند. کوچروها را «یوروک» می گویند سکونت گزیده ها را «ترکمن» می نامند.
ترکمن و یوروک در تورکیه معانی ای چون چومور (ترکمن) و چاروا ( یوروک) دارند. ترکمنها خود را معمولا اهل فرهنگ و شهر نشین می دانند. مثل شهرنشیان قونیه و آنتالیا و آلانیا و ... البته الان حتی یوروکها (چارواها) هم شهرنشین شده اند و ساکنان شهرهایی چون بالکسیر اکثرا یوروک هستند.
اما ترکمنهای چومور به ترکمنهای یوروک چاروا هنوز هم به چشم چادر نشین نگاه می کنند و کمی تحقیرشان می کنند. از این نظر حساسیت و رقابتی بین آنها موجود است. به نظرم منظور دوستمان که مقاله بالا را نوشته کلمه«یوروک» باشد نه ترکمن.
1- عبدالرحمن دیه جی، نویسنده و روزنامه نگار (مدیرمسئول هفته نامه صحرا) و ساکن کشور ترکیه است.
—
تحلیل ارائه شده، بیانگر دیدگاه های شخصی نویسنده آن است و Turkmen_Daily محتوای ارائه شده را الزاما رد یا تایید نمی کند.
اخبار ترکمن های جهان را در تلگرام دنبال کنید